سومین روز دادگاه رسیدگی به اتهامات «حمید نوری»، کمک دادیار سابق زندان گوهردشت، صبح پنجشنبه، ۱۲ اوت ۲۰۲۱ برابر با ۲۱ مرداد ۱۴۰۰در دادگاه استکهلم برگزار شد.
دادستان در سومین روز دادگاه حمید نوری گفت: “ما امروز در مورد اولین موج اعدامها صحبت میکنیم. قبل از اعدام باید کارکنان زندان کارهایی را انجام میداند و اجازه نداشتند زندان را ترک کنند.
هیات مرگ به گوهردشت میرود. وظیفه این هیات این بود که طبق فتوای خمینی از زندانیان سئوال و جواب کند و حکم بدهد. مسئولان زندان، ناصریان، لشکری و حمید نوری انتخاب میکردند کدام زندانی باید به هیات مرگ فرستاده شود. آنها از زندانیان سئوالاتی میکردند و در پروندهشان ثبت میکردند. حمید نوری همراه با نگهبانان، زندانیان را چشم بسته در سالن و یا در راهروی نگه میداشتند تا نوبتشان برای ورود به اتاق هیات مرگ برسد. حمید نوری یکی از کسانی بود که به همراه نگهبابان، زندانیان را کنترل میکردند و اسامی آنها را میخواندند و آنها را به هیات مرگ میبردند. سپس آنها را به محل اعدام میبردند. نوری مستقیما در صحنه اعدام حاضر میشد.
در جلسه امروز، دادستان براساس خاطرات زندانیان سیاسی دهه ۶۰ که در قالب کتاب منتشر شده است، به چگونگی برخورد حمید نوری و دیگر مسئولان زندان با زندانیان پرداخت.
دادستان همچنین بخشهایی از اظهارات و خاطرات چند تن از شاهدان را در مورد روزهای اجرای اعدامهای دستهجمعی، قرائت کرد. او به نقل از اصغر مهدیزاده گفت:” زندانیانی که اوایل مرداد شصتوهفت مقابل هیات مرگ قرار میگرفتند، بعد از آن به سالن اجرای اعدامها برده میشدند تا اجساد زندانیانی را که اعدام کرده بودند، بر چوبه دار ببیند.
دادستان در روز سوم دادگاه حمید نوری، به قرائت کیفرخواست ادامه داد و طبق شهادت شهود و مدارک ارائه شده به توضیح نقش هیات مرگ با عضویت ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری جدید جمهوری اسلامی پرداخت.
در این قسمت، دادستان عکسهایی از زندان گوهردشت کرج نشان داد که مربوط بود به زمانی که اعدامهای دستهجمعی سال ۱۳۶۷ اتفاق افتاد.
به گفته دادستان، اعضای هیات مرگ به زندانیان میگفتند که هیات «عفو» هستند و برای عفو آنها آمدهاند. به این صورت میخواستند زندانیان از اهداف جنایتکارانه آنها با خبر نشوند. با اینحال، به زندانیان میگفتند «توبه» کنند و سازمان مجاهدین را محکوم کنند تا از مجازاتشان کاسته شود.
دادستان در ادامه قرائت کیفرخواست گفت: «حمید نوری از جمله افرادی بود که زندانیان سیاسی سر موضع را بهشدت شکنجه میداد.»
وی افزود که داود لشکری، دادیار زندان گوهردشت و حمید نوری، معاون وی، روزانه سیستماتیک زندانیان سیاسی را شکنجه میکردند. لشکری و نوری زندانیان را به هیات مرگ معرفی میکردند تا در آنجا بدون حق دفاع از خود، سریعا محاکمه شوند.
بنا به اظهارات دادستان، زندانیان با دستان و چشمانی بسته در صفهای طولانی در انتظار “دادگاه صحرایی” میماندند و پس از آن، اکثر آنها به سالنهای اعدام فرستاده میشدند.
زندانی هنگامی که توسط هیات مرگ مورد بازخواست قرار میگرفت، به او میگفتند چشمبندش را بردارد. یکی از کسانی که از زندانیان بازخواست میکرد، نیری بود. حمید نوری اطلاعات زندانی را به هیات مرگ میداد. ناصریان نیز درباره زندانیان اطلاعات شفاهی به هیات مرگ میداد. به زندانیان گفته بودند که برای عفو آنها آمدهاند، بنابراین آنها نمیدانستند جوابهایشان چه عواقبی برایشان در بر خواهد داشت و به اعدام آنها منجر خواهد شد. پس از این که اعدامها شروع شد، تازه زندانیان فهمیدند که این هیات، هیات مرگ است نه هیات عفو. زندانیان از طریق مورس و یا نور با همدیگر تماس برقرار میکردند. نخست همه چیز محرمانه بود، اما بعد روسای زندان به این مساله اهمیت نمیدادند. حتی گاهی برخی نگهبانان به زندانیان میگفتند که قرار است اعدام شوند. هیات مرگ چند سئوال از زندانیان میپرسید؛ “آیا حاضرید مجاهدین و رهبر آن را محکوم و توبه کنید؟”. “آیا به جمهوری اسلامی وفاداری هستید؟” اگر زندانی جواب درست نمیداد، اعدام میشد. ما در اینجا از چند تن از زندانیان سئوال کردیم، گفتند برخی از زندانیان را بارها به نزد هیات بردند. اما هیات اهمیت نمیداد زندانی جرمی مرتکب شده است یا نه. آن ها براساس جوابی که زندانی میداد، برایش حکم میدادند. نوری از جمله کسانی بود که زندانیان را به نزد هیات مرگ میبرد و آنها را نگه میداشت تا هیات مجددا از آنها بازخواست کند. زندانیان را مدتها در راهرور در انتظار نگه میداشتند تا نوبتشان برسد. اسامی را میخواندند و حمید نوری و لشکری و ناصریان با بقیه نگهبانان، زندانیان را به قتلگاه می بردند. آنها را در آمفی تاتر زندان دار میزدند. اعدامیها را به سلولهای نزدیک حسنیه(آمفی تاتر) میبردند و به آنها میگفتند، وصیتنامهشان را بنویسند. سپس آنها را از بین میبردند. وسایل زندانیان را نگهبانان میگرفتند. حمید نوری ماموریت داشت کارهای این زندانیان را قبل از اعدام کنترل کند. زندانیان را روی صندلی قرار میدادند و حلقه طنابی که از سقف آویزان بود، به گردنشان میانداختند و صندلی را از زیر پایش میکشیدند.
برخی از زندانیان تاریخی را که به نزد هیات مرگ برده شدند، به یاد دارند. ما مقدار زیادی سند داریم که اسامی اعدامشدگان در آنها نوشته شده است. زندانی حسین فارسی، حمید نوری را شنبه سیام ژوئیه ۱۹۸۸ که به فارسی۸ مرداد ۱۳۶۷ است، در راهرو مرگ دیده بود. ما میدانیم حمید نوری فعالانه در اعدام زندانیان شرکت داشته است.
حسین فارسی، روزی را بیاد دارد که او را به هیات مرگ بردند. ناصریان با صدای بلند به زندانیان میگوید:” اسامی را که میخوانم بیایند اینجا بایستند.” او اسامی حدود صد زندانی را میخواند. این زندانیان از بند فرعی بودند. هنگامی که اسامی تمام شد، ناصریان گفت آنها را به بند ببرید. دادستان در اینجا میگوید: «اما ما میدانیم کلماتی همچون “ببرید به بند” کد رمز بوده و آنها برای اعدام میبردند.» دادستان تاکید کرد، زندانیانی را که باید به نزد هیات مرگ میبردند، از قبل انتخاب میکردند.
ما میدانیم، حمید نوری بههمراه ناصریان و لشکریان، زندانیان را صدا میکردند و به نگهبانان دستور میدادند تا زندانیان را به محل اعدام ببرند. خودشان نیز در محل اعدام حضور پیدا میکردند.
در تاریخ سه اوت ۱۹۸۸، زندانیان زیادی در گوهردشت اعدام شدند. گاهی حتی زندانی را اشتباهی اعدام میکردند. عباسی یا همان حمید نوری هم مرتکب این اشتباهات شده است. ما میدانیم که حمید نوری دستور میداد “اینها را ببرید به بند”. در واقع دستور میداد زندانیان را به محل اعدام ببرند.
حمید نوری در اعدامهای ۹ اوت ۱۹۸۸ باز هم اسامی زندانیان را خوانده و آنها را به دست نگهبانان داده و خودش هم بههمراه آنها، زندانیان را به محل اعدام میبردند و دار میزدند.
از ۶۰ زندانی که در ٩ اوت توسط هیات مرگ بازخواست شدند، حدود ۳۰ تن از آنها را اعدام کردند. هیات مرگ، روز ١۲اوت به گوهردشت برمیگردد. حمید نوری آن روز نیز اسامی زندانیان را میخواند و آنها را به محل اعدام میبرند. بهگفته یکی از زندانیان، حمید نوری اسم ۲۰ نفر را میخواند و با خنده میگوید:” امروز دوباره عاشورای مجاهدین است.”
حمید نوری، ١۳ اوت نیز نام زندانیانی را که قرار بود اعدام کنند، میخواند و آنها را به محل اعدام میبرند. همان روز اعضای هیات مرگ به یک زندانی میگویند دروغ میگویی. وی را به صد ضربه شلاق محکوم میکنند. حمید نوری شخصا به این زندانی صد ضربه شلاق میزند. جرم این زندانی که ناماش مجتبی بود، این بود که گفته بود سواد ندارد،” شما هر چی میخواهید بنویسید، من امضا میکنم.” اما هیات مرگ به او گفته بود دروغ میگوید سواد ندارد.
۱۶ اوت احیانا آخرین روز هیات مرگ در زندان گوهردشت بود، حمید نوری آن روز نیز در اعدامها مشارکت داشته است. هیات مرگ تا ۲۵ مرداد و یا تا ۲۷ مرداد ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت مشغول اعدام بود.
رئیس دادگاه، ساعت ۱۲ ظهر ختم جلسه را اعلام کرد. جلسه بعدی دادگاه، روز سهشنبه ١۷ اوت برگزار خواهد شد. جلسه قرار بود طبق برنامه قبلی، ساعت چهار بعد از ظهر به پایان برسد، با اینحال، به ناگهان ختم جلسه را اعلام کردند.
دیدیهبان ایران
۱۲ اوت ۲۰۲۱ برابر با ۲۱ مرداد ۱۴۰۰