مادر  فرنگیس صلصالی (مادر گلچوبیان)، به سال ۱۳۱۹در قائم شهر متولد شد و بتاریخ ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ در اثر سکته قلبی در قائم شهر چشم برجهان فرو بست. دو پسر مادر فرنگیس؛ کوروش و کامبیز گلچوبیان در دهه‌ی شصت به دست جمهوری اسلامی اعدام شدند. مادر  فرنگیس، یکی از مادران شجاع و پیگیر  و از مادران جوان خاوران بود. او همواره حضور ملموسی در خاوران داشت و در عموم مراسم‌هائی که برای گرامی‌داشت جانباختگان برگزار می شد، شرکت می‌کرد. او در مراسم‌ها از شرکت کنندگان درخواست می‌کرد که جمعی ترانه کاروان را بخوانند. او می‌گفت کامبیز عاشق این آهنگ بود. مادر فرنگیس از چند سال پیش از مرگ‌اش،  به دلیل بیماری خانه‌نشین شد و نمی‌توانست در مراسم جانباختگان در گلزار خاوران حضور داشته باشد.

کوروش گلچوبیان

کوروش در سال ۱۳۴۱ در قائم شهر و در یک خانوادۀ متوسط به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در تهران گذراند و به سال ۱۳۵۹ در دبیرستان آذر دیپلم گرفت. او در شمار نخستین سازمان‌دهندگان و فعالین اعتصابات دانش‌آموزی در سال ۱۳۵۶ بود. ارتباط با فعالین اعتصابی مدارس دیگر، رد و بدل کردن اخبار مبارزاتی، کشاندن دانش‌آموزان به خیابان‌ها و حضور واقعی در صحنۀ مبارزه، او را وارد مرحلۀ جدیدی از زندگی‌اش نمود.

کوروش فعالیت سازمانی‌اش را با پیشگام دانش‌آموزی و هواداری از سازمان چریک های فدائی خلق آغاز کرد. کوروش در مهر ماه ۱۳۵۸ به راه کارگر پیوست. آن‌گاه از طریق کمیتۀ دانش آموزان هوادار راه کارگر و سپس با فعالیت در کمیته‌های محلی این سازمان، از جمله در کمیتۀ غرب تهران به فعالیت‌‌های‌اش ادامه داد. 

کوروش در شهریور سال ۱۳۶۰ دستگیر شده و بعد از ۲۵روز شکنجه که منجر به شکسته شدن دستش می‌شود، او را آزاد می‌کنند. او را مجددا در ٣٠ مهر همان سال با یورش به خانه‌اش دستگیر می‌کنند و همان روز او را در سن ۱۹ به جوخۀ مرگ می‌سپارند.

کامبیز گلچوبیان

کامبیز در سال ۱۳۳۸در قائم شهر در یک خانوادۀ متوسط متولد شد. کامبیز همچون برادر کوچک‌ترش کوروش، فعالیت‌های خود را در ارتباط با قیام مردم علیه شاه آغاز کرد و بعد از پیروی قیام، به هواداری از سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران پیوست. او در جریان انشعاب اقلیت و اکثریت، به اکثریت پیوست و سپس همراه با فداییان خلق پیرو بیانیه شانزده آذر از این سازمان جدا شد. کامبیز گلچوبیان در سن ۲۹ سالگی در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷در زندان اوین به جوخه مرگ سپرده شد و همراه صدها زندانیان سیاسی دیگر که در تابستان ۱۳۶۷ اعدام شدند، مخفیانه در گورهای جمعی در خاوران به خاک سپرده شد. کامبیز به هنگام اعدام، متاهل بود و از او دو فرزند پسر به یادگار مانده است.