لیلا زمانسرایی، مادر رستمعلی پور، در سال ۱۳۱۶ در رشت دیده به جهان گشود و در ۱۷ سالگی پس از ازدواج به تهران رفت. او در  دوران نوجوانی توسط برادر بزرگش با سیاست آشنا شد. مادر لیلا شش فرزند داشت که پنج فرزندش فعال سیاسی بودند. گیتا دختر بزرگ مادر لیلا، در شهریور ١٣۶١ با نبی جدیدی، یکی از همرزمانش که از فعالین سازمان چریک های فدایی خلق (اقلیت) بود، ازدواج کرد.  چهل روز پس از ازدواج شان،  جمهوری اسلامی نبی را دستگیر کرد. از آن زمان بود که مادر لیلا در جستجوی دامادش نبی پایش به درب زندان ها رسید. پس از سه ماه تلاش بی وقفه، مادر لیلا نبی را در زندان اوین پیدا کرد و با زحمت و تلاش زیاد، موفق شد یک بار او را پیش از اعدام از پشت شیشه در زندان اوین ملاقات کند.  

جمهوری اسلامی، پسر مادر لیلا، پرویز رستمعلی پور و مجید ایوانی دامادش را که از فعالان سازمان چریک فدایی خلق ( اقلیت) بودند، در آبان ١٣۶۴ در تهران دستگیر کرد. مادر لیلا بار دیگر در پی یافتن عزیزانش، روزها و هفته ها و ماه ها به این و آن زندان رفت و در نهایت با تلاش و رنج زیادی که برد، توانست پس از چندین ماه از در بند بودن آنان در زندان اوین باخبر شود. مادر رستمعلی پور از آن به بعد، همراه با تعدادی زیادی از مادران، برای دیدار با فرزندانشان و آزادی آنان تلاش کردند. در پی این تلاش ها، مادر لیلا موفق شد مجید را یک بار و پرویز را چند بار در زندان اوین ملاقات کند.

مادر لیلا برای یافتن و سپس آزادی پسرش پرویز و دامادش مجید رنج و شکنجه روحی زیادی متحمل شد و همچون سایر مادران، از سوی عوامل امنیتی جمهوری اسلامی و نکهبانان زندان های اوین و گوهردشت، مورد اهانت و اذیت و آزار روحی قرار گرفت. علیرغم تلاش هایش و رنج هایی که کشید، جمهوری اسلامی نبی را در ١٣۶٢ و پرویز و مجید را در جریان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ١٣۶٧ به جوخه مرگ سپرد. مادر رستمعلی پور،  از اردیبهشت ١٣۶٢، از زمانی که جمهوری اسلامی دادمادش نبی را در خاوران در نهان و پنهان به خاک سپرد، پایش به خاوران رسید و همراه سایر مادران داغدید و دادخواه به دادخواهی پسرش پرویز و دامادهایش نبی و مجید پرداخت. مادر لیلا هرگز نتوانست پس از دست دادن پسر و دو دامادش به زندگی عادی خود ادامه دهد. مادر لیلا با قلبی آکنده از غم و درد در سال ١٣٧٩ در شصت و دو سالگی در شهر تروندهیم نروژ  چشم از جهان فرو بست.

پرویز رستمعلی پور

 پرویز رستمعلی پور، به  سال ١٣٣٧ در رشت به دنیا آمد. وی در  دوران قیام مردم علیه رژیم سلطنتی، به طور فعال در اعترضات و اعتصابات شرکت کرد. پس از قیام برای ادامه تحصیل به هند رفت اما بعد از مدتی به ایران برگشت و به فعالیت اش را در سازمان چریک های فدایی خلق ایران(اقلیت) ادامه داد. او یکی از فعالان بخش کارگری و مسئول پخش تراکت های سازمان اقلیت در تهران بود. جمهوری اسلامی پرویز را بتاریخ ١٢ آبان ١٣۶۴در تهران دستگیر و در زندان اوین به زیر شکنجه برد و به او حکم ابد داد. پرویز را جمهوری اسلامی در جریان کشتار زندانیان سیاسی بتاریخ نهم شهریور ١٣۶٧ در زندان گوهردشت به جوخه مرگ سپرد و او را در یکی از گورهای دسته جمعی در خاوران، در نهان و پنهان و بدون اطلاع خانواده اش به خاک سپرد.

نبی جدیدی

نبی جدیدی، به سال ١٣٢٨ در خرم آباد به دنیا آمد. وی بعد از دبیرستان در دانشگاه به تحصیل در رشته کشاورزی پرداخت. او فارغ التحصیل دکترای کشاورزی بود. نبی متاهل بود و همسرش گیتا رستمعلی پور نیر در سازمان چریک های فدایی خلق ایران(افلیت) فعال بود.  نبی بعد از قیام به سازمان چریک های فدایی خلق و بعد از انشعاب بزرگ در این سازمان، به اقلیت پیوست و در کمیته کارگری این سازمان فعالیت داشت. وی تا پیش از اینکه در پائیز ١٣۶١ در اصفهان دستگیر شود، مسئول چند هسته کارگری سازمان اقلیت در تهران و مسئول کمیته کارگری آن در اصفهان بود. پس از دستگیری، به شدت تحت شکنجه قرار می گیرد، به گونه ای که چند انگشت پای او قطع می شود و شکنجه‌گرانش مجبور می شوند او را به خاطر اینکه عفونت تمام بدنش را فراگرفته بود، جراحی کنند. نبی را به زندان اوین منتقل می کنند و در آنجا نیز تحت شکنجه قرار می گیرد.  جمهوری اسلامی نبی را بتاریخ ٣٠ اردیبهشت ١٣۶٢ در زندان اوین به جوخه مرگ می سپارد. نبی را جمهوری اسلامی بدون اطلاع خانواده اش در نهان و پنهان در خاوران به خاک می سپارد.

مجید ایوانی

مجید ایوانی در سال ١٣٣۵ در تهران به دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات دبیرستان، در سال١٣۵۴وارد دانشگاه شد و در رشته زبان انگلیسی به تحصیل پرداخت. مجید متاهل بود و همسرش ویدا رستمعلی پور نیز از فعالان سازمان چریک های فدایی خلق ایران(اقلیت) بود. مجید، فعالیت سیاسی اش را در دانشگاه آغاز کرد. او بعد از قیام به سازمان چریک های فدایی خلق و بعد از انشعاب بزرگ در این سازمان به اقلیت محلق شد. مجید در بخش کارگری این سازمان فعالیت می کرد. وی بتاریخ ١٢ آبان ١٣۶۴ در تهران دستگیر و در زندان اوین بشدت شکنجه شد. در دادگاه چند دقیقه ای از مواضع سازمانی اش دفاع کرد و به اعدام محکوم شد. حکم او را در سال ١٣۶۶ به پانزده سال زندان کاهش دادند. مجید را جمهوری اسلامی در جریان کشتار زندانیان سیاسی در گوهردشت، در روز نهم شهریور به دار آویخت و او را در یکی از گورهای دسته جمعی در خاوران، در نهان و پنهان و بدون اطلاع خانواده اش به خاک سپرد.