امروز دوشنبه، بیستم سپتامبر ۲۰۲١ برابر با ۲٩ شهریور ۱۴۰۰، هجدهمین جلسه رسیدگی به اتهامات حمید نوری، کمک دادیار سایق زندان گوهردشت و یکی از عوامل کشتار زندانیان سیاسی در این زندان در تابستان ۱۳۶۷، در دادگاه استكهلم برگزار شد.
جلسه امروز با پرسش وکلای نوری از نصرالله مرندی آغاز شد. نصرالله مرندی یک بار نیز روز پنجشنبه دوم سپتامبر ۲۰۲١ به پرسش دادستان و وکیل مشاورش پاسخ داد، اما به دلیل کمبود وقت، وکلای مدافع نوری نتواستند از او سئوال کنند. او امروز یک بار دیگر به دادگاه آمد و به پرسشهای وکلای حمید نوری پاسخ داد.
وکلای نوری، ضمن پرسیدن چند سئوال از مرندی، به مقایسه پاسخهای او به پلیس و پاسخهای او در دادگاه پرداختند و روی تفاوت آنها در چندین مورد انگشت گذاشتند. مرندی در پاسخ به سئوالی که وکیل نوری از او پرسید که چه وقت فهمید حمید نوری دستگیر شده است، گفت در شبکههای اجتماعی از این موضوع باخبر شده است. وکیل نوری، پاسخ او به پلیس را از روی تحقیقات پلیس خواند که گفته بود از کاوه موسوی شنیده فردی بنام حمید نوری دستگیر شده است. مرندی تائید کرد که او به صحبتهای موسوی گوش کرده و از آن زمان فهمید که حمید نوری دستگیر شده است.
وکیل نوری به موارد دیگری از پاسخهای وی به پلیس و دادگاه، اشاره کرد و از او پرسید آیا بیاد دارد که حمید عباسی چه نوع لباسی میپوشید. مرندی پاسخ میدهد که او همیشه لباس شخصی به تن داشت. در ادامه همین پرسش، وکیل نوری از مرندی میخواهد که به دادگاه بگوید نوری چه نوع کفشی میپوشید؟ مرندی میگوید بیاد ندارد که او چه کفشی میپوشید و برایاش هم مهم نبود که او چه کفشی میپوشید. وکیل مدافع نوری، پاسخهای مرندی به پلیس در ۲۴ ژانویه را برایاش خواند. او به پلیس گفته بود، حمید عباسی کفش کتانی و یا چیزی شبیه به این میپوشید و گاهی نیز پاشنه آنرا میخواباند. مرندی گفت که اینها را در رابطه دیگری به پلیس گفته است.
وکیل مدافع حمید نوری، از نصرالله مرندی در رابطه با “راهرو مرگ”، سمت چپ و راست این راهرو، دیدن حمید نوری و شنیدن صدای او در “راهرو مرگ”، سئوالاتی پرسید و پاسخهای او را با آنچه که به پلیس گفته است، مقایسه کرد. مرندی، ضمن اینکه توضیحاتی در باره سمت چپ و راست راهرو داد، گفت که صدای نوری را در “راهرو مرگ” شنیده است و او را کاملا از زیرچشمبند دیده است.
مسعود اشرف سمنانی، دهمین شاکی پرونده حمید نوری است که امروز به سئوالات دادستان، وکیل مشاورش و وکیل مدافع حمید نوری پاسخ داد.
مسعود اشرف سمنانی، سال ۱۳۶۱، به خاطر هواداری از سازمان مجاهدین خلق در تهران دستگیر شد. او به اتهام” شرکت در تظاهرات سی خرداد”، “تبلیغات به نفع مجاهدین” و “کمک مالی به این سازمان” به هفت سال زندان محکوم شد و در سال ۱۳۶٨ از زندان آزاد شد.
سمنانی را همراه با تعداد دیگری از زندانیان سیاسی، که ۲۰۰ تا۲۵۰ نفر بودند، شش ما قبل از کشتار زندانیان سیاسی، در بهمن ۱۳۶۶ از زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل میکنند. آنها را به محض ورود، لخت میکنند و به شدت مورد ضرب و شتم قرار میدهند.
مسعود اشرف سمنانی را دو بار در روزهای ۱٨ و ۲۱ به نزد هیات مرگ بردند. او به دادگاه میگوید، بار اولی که به نزد “هیات مرگ”ٍ رفت، بعد از آنکه چشمبندش را بر داشت، اعضای “هیات مرگ” را که در آن روز شامل اشراقی، نیری، پورمحمدی و شوشتری بود، در مقابل خود دید. از او همان سئوالاتی را میپرسند که از سایر شاکیها پرسیدند. نام و نام خانوادگی و اتهام او را میپرسند و از او سئوال میکنند “آیا تقاضای عفو میکند؟”، “آیا حاضر است مصاحبه کند؟”. او در پاسخ میگوید حاضر است مصاحبه کند، اما در مورد عفو میگوید که هفت هشت ماه دیگرحکماش تمام میشود و نیازی به عفو نمیبیند. اشراقی به او میگوید، اگر منافق نیست، پس کسانی را که منافق هستند، نام ببرد. او به بهانهی بیماری و اینکه در جریان کار دیگران نیست، حاضر به دادن اطلاعات در مورد همبندیهایاش نمیشود. اشراقی به نیری میگوید که این “سگ منافق” است. او را چند ساعت بعد از دیدار با “هیات مرگ”به بند بر میگردانند.
چند روز بعد، ۲۱ مرداد، دوباره او را نزد “هیات مرگ” میبرند. از او میپرسند آیا متن مصاحبهاش را نوشتهاست، او جواب مثبت میدهد و متن کوتاهی را که نوشته بود به نیری میدهد. نیری با تمسخر آنرا برای سایر اعضا هیات مرگ میخواند.
ناصریان او را به فرمان نیری از اتاق بیرون میبرد و در راهرو مینشاند و برگهای به او میدهد که متن مصاحبهاش بود. اشرف سمنانی به بهانه خواندن متن مصاحبه، چشمبندش را بالا میکشد. در راهرو حمید نوری و ناصریان و پاسدارانی را میبیند که در حال رفت و آمد بودند. او حمید نوری را میبیند که گروهی از زندانیانی را برای اعدام به حسینیه میبرد.
سمنانی پیش و بعد از آنکه با “هیات مرگ” دیدار کند، صدای حمید نوری و ناصریان را بارها در “راهرو مرگ”میشوند که با هم صحبت میکردند.
او بعد از اعدامها به زندان اوین برده میشود و در آنجا آزاد میشود. دو ماه بعد برای مصاحبه به زندان بر میگردد. حمید نوری از او در حسینیهی زندان اوین مصاحبه میگیرد. او نوری را برای آخرین بار را در آنجا میبیند.
امروز حمید نوری با شنیدن صدای شعار تظاهرکنندگان در بیرون از دادگاه، دوباره عکسالعمل نشان داد. رئیس دادگاه برای پنج دقیقه تنفس اعلام کرد. پیش از خاموش شدن میکروفن، صدای حمید نوری شنیده شد که فحاشی میکند و به خانواده شعاردهندگان توهین میکند. دادگاه بعد از پنج دقیقه استراحت، دوباره آغاز به کار کرد. حمید نوری دست کم در یک مورد دیگر، زمانی که اکبر بندالی، خمینی را «فریبکار»، «دجال» و «شیطان مکار» نامید، به اعتراض پرداخت و برای دقایقی دادگاه متوقف شد و سپس به طور کامل به زمان دیگری موکول شد.
وکیل نوری در ابتدای جلسه و پیش از آنکه سئوالاتاش را مطرح کند، به نصرالله مرندی گفت: “سلام نصرالله. اسم من دانیل مارکوس است و وکیل حمیدی نوری هستم و وکیل دیگر هم توماس سودر کویست است. چند هفته پیش دادستان از شما سئوال کرد. همینطور که میدانی مدتی گذشته اما من یادداشت کردم. ممکنه من اشتباه نوشته باشم اگر اشتباه بود تصحیح کن. چون مدت زمانی گذشته مجبورم تکرار کنم و شما هم کمی صبور باشید.”
دیدهبان ایران،
نهاد اجرایی بنیاد ایران تریبونال
۲۰ سپتامبر ۲۰۲١ برابر با ۲٩ شهریور ۱۴۰۰