امروز جمعه ۳ سپتامبر برابر با ۱۲ شهریور ۱۴۰۰، یازدهمین جلسه رسیدگی به اتهامات حمید نوری، یکی از عوامل کشتار زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در تابستان ۱۳۶۷ در دادگاه استكهلم برگزار شد.
در جلسه امروز، خانم کریستینا لیندهوف کارلسون داستان پرونده نوری، از مهدی برجسته گرمردوی که به عنوان شاکی در دادگاه حضور داشت، خواست که مشاهداتش را در زندان گوهردشت بازگو کند. مهدی برجسته، زمانی که ۲۶ ساله بود در مهرماه ١۳۶۰ در تهران در رابطه با مجاهدین خلق دستگیر و بعد از طی مراحل بازجوئی و شکنجه، به یک دادگاه چند دقیقهای برده میشود و به ده سال زندان محکوم میشود. او، دوران محکومیتاش را در زندانهای اوین، قزل حصار و گوهردشت سپری میکند.
مهدي گفت که در سال ۱۳۶۵ از زندان قزل حصار به زندان گوهردشت منتقل شده است و در آنجا دریافته که اداره کنندگان اصلی زندان گوهردشت، ناصریان ، داود لشکری و حمید نوری (عباسی) بودند.
مهدي در ادامه گفت که دوهفته قبل از شروع کشتار زندانیان، ناصريان و حمید نوری، او و همبندیهایاش را به سالن اجتماعات “حسینیه” زندان گوهردشت بردند و پس از ایراد سخنرانی، از همه خواستند که در بند جهاد کار کنند. اما بعد از اینکه با مخالفت زندانیان روبرو شدند، ۲۳ زندانی از جمله خود او را به بند ۲ یا سالن ۱۳ منتقل کردند. مهدي افزود که ناصريان و حمید نوری تصور میکردند، با جدا سازی زندانیان، سایر زندانیان تن به کار اجباری خواهند داد، اما برعکس تصور آنها، زندانیان دیگر هم حاضر به پذیرش درخواست آنها نشدند.
مهدي در ادامه گفتههایاش تائید کرد که کشتار زندانیان از روز ۸ مرداد آغاز شد و ناصريان و حمید نوری در انتقال زندانیان به اتاق هیات مرگ نقش برجستهای داشتند.
دادستان از شنیدهها و دیدههای او پرسید که آیا حمید نوری را دیده و در کجا؟ مهدی توضیح میدهد که در گوهردشت چهار یا پنج بار حمید نوری را بدون چشمبند و بدون فاصله دیده است. او گفت که حمید عباسی (نوری) کمک دادیار و ناصریان دادیار بود. او از حضورش در راهروی مرگ که سه بار رفته بود، روایت کرد و از دیدارش با هیات مرگ گفت. او از پنج عضو هیات مرگ، نیری، رئیسی و شوشتری را نام برد و اسامی دو نفر دیگر را بهیاد نیاورد. او تصریح کرد: ” ناصریان مرا به نزد هیات مرگ برد و به حمید عباسی برگه ای داد که گویا اسامی بچهها روی آن نوشته شده بود.”
مهدي گفت که از تاريخ ۱۵ تا ۲۲ مرداد دوبار به اتاق هیات مرگ فرستاده شده و در برابر پرسشهای هیات مرگ مجبور شده که خودش را هوادار “سازمان منافقين” بنامد و اعلام کند که توبه کرده است. مهدي گفت که روز ۲۲ مرداد در برابر هیات مرگ وادار شده به درخواست ابراهيم رئیسی برای مصاحبه تلویزیونی و اعتراف اجباري پاسخ مثبت دهد.
او گفت: “اولینبار که نشستم و کاغذی داده بودند تا توبهنامه بنویسم، شنیدم ناصریان گفت: عباسی کجایی؟ عباسی گفت: من اینجا هستم. ناصریان به عباسی گفت اینها را بردار و ببر. عباسی نام زندانیان و نام پدرشان را خواند. ناصریان کاغذ را از من گرفت و گفت برو آنجا بنشین. تا بعد از ظهر مرا صدا نکردند. بعد از ظهر به ما گفتند پشت سر هم بایستید و دستهایتان را روی شانههای هم بگذارید. سپس ما از پلهها بالا رفتیم و ما را به سلول انفرادی انداختند.”
دادستان از مهدي برجسته پرسید زمانی که در راهروی مرگ نشسته بودی چه حسی داشتی؟ او در پاسخ گفت که در بهت و ناباوری بوده و فکر نمیکرده که به این شکل دوستان و همبندیهایاش محکوم به مرگ شوند.
او در ادامه گفت:”حمید عباسی، بچههای سمت چپ را که آماده بودند، برد. من دیدم. کنار دادگاه بودم. این بچهها سمت چپ راهرو بودند و آنها را به طرف حسینیه بردند، که در آنجا دارشان بزنند. من سمت راست نشسته بودم، چون حاضر شدم انزجارنامه بنویسم و متوجه شدم که اعدامی نیستم. وقتی در یک بند جمع شدیم، فهمیدم آنهایی که نیستند، اعدام شدهاند”.
مهدی همچنین در پاسخ به سئوال دادستان که از او پرسید، آیا بعد از کشتار زندانیان بازهم حمید نوری را دیده است، تصدیق کرد که قبل از انتقال به زندان اوین چندین بار او را دیده است .
برجسته اضافه کرد که هنوز بعد از گذشت این همه سال، از بیماری جسمی و روحی رنج میبرد و داروی اعصاب استفاده میکند. در ادامه جلسهی امروز، دادستان در باره برخی از اظهارات مهدی برجسته بخصوص در باره تاريخهایی که به راهروی مرگ و اتاق کمیسیون مرگ رفته بود، سئوالاتی از او کرد تا ابهاماتی را که در گفتههای او دیده بود، برطرف سازد.
بعد از سئوالات دادستان، نوبت به یکی از وکلای حمید نوری رسید و او به چند مورد از اظهارات مهدی برجسته در اداره پلیس اشاره کرد که با گفتههایش در دادگاه متفاوت بود. مهدی برجسته یاد آور شد که بیش از سی سال از این جنایت هولناک گذشته و طبیعی است که خاطرات را دقیق به یاد نیاورد.
مهدی در پاسخ به وکیل حمید نوری که پرسید چطور در باره گفتههایش در اداره پلیس سوئد مردد است و اظهار بیاطلاعی میکند، اما وقایع ۳۳ سال پیش را بهیاد میآورد. مهدی در پاسخ به او گفت که بعضی چیزهای هولناک هیچ وقت از ذهن آدم پاک نمیشود، اما ذکر تاریخ و نام اشخاص احتمال اشتباه دارد.
وکیل حمید نوری، به دفعات، به اظهارات مهدی برجسته در دادگاه و تفاوت گفتههایاش با پلیس اشاره کرد و از مهدی در بارهی این تفاوتها سئوال کرد، که بیشتر تدقیق تاریخ ها، اسامی زندانیان سیاسی، اسامی زندانبانان و طول راهروی مرگ بود.
دیدهبان ایران
نهاد اجرایی بنیاد ایران تریبونال
۳ سپتامبر برابر با ۱۲ شهریور ۱۴۰۰