گزارش بیست‌وپنجمین جلسه دادگاه حمید نوری

امروز چهارشنبه ۶ اکتبر ۲۰۲١ برابر با ۱۴ مهر ۱۴۰۰، بیست‌وپنجمین جلسه رسیدگی به اتهامات حمید نوری، کمک دادیار سابق زندان گوهردشت و یکی از عوامل کشتار زندانیان سیاسی در این زندان در تابستان ۱۳۶۷، در دادگاه استكهلم برگزار شد.

امروز حسن گلزاری در ادامه شهادت‌اش، از کانادا به صورت تصویری در  مقابل دادگاه قرار گرفت و یه سئوالاتی که دادستان، وکیل مشاورش و وکیل مدافع نوری از او کردند، پاسخ داد.   

نخستین سئوالات را دادستان از حسن گلزاری پرسید. او در پاسخ به این سئوال دادستان که از او پرسید آیا تاریخی که او را برای بار دوم به بازجوئی بردند، بیاد می‌آورد، گفت چند روز بعد از بار اول بود. او به دادستان می‌گوید، این بار لشکری و حمید عباسی بودند که از او بازجوئی کردند. بعد از این‌که از او مشخصات و اتهام‌اش را پرسیدند، از او می‌پرسند آیا کسی را می‌شناسد که علیه آنها صحبت کند. او پاسخ می دهد چنین کسی را نمی‌شناسد.

گلزاری در پاسخ به دادستان که از او پرسید، آیا چشمبند داشته است وقتی به سئوالات پاسخ می‌داد، گفت برای این‌که بتواند سئوالات را بنویسد، باید قدری چشمبندش را بالا می‌زد. او با شنیدن صدای لشکری و عباسی می‌توانست به‌فهمد که آنها بودند از او بازجوئی می‌کردند. او گفت دقیقا یادش است که اول لشکری از او سئوال کرد و با کابل ‌بسر او ‌زد. بعد حمید عباسی بالای سرش آمد و او هم همان رفتار را کرد و با کابل به سر او زد و دست‌اش را به صندلی کوبید.

 حسن گلزاری در رابطه با این سئوال دادستان، که از او پرسید آیا حمید نوری در بازجوئی اول حضور داشته است، گفت نه، فقط لشکری بوده است.

گلزاری به دادگاه می‌گوید در این مورد که گفته بود شوشتری او را در اتاق “هیات مرگ” می‌زده، اشتباه کرده است. اشراقی او را می‌زد. شوشتری نیز در اتاق بوده است، اما اشراقی به بالای سر او آمده بود.

دادستان از شاکی پرسید آیا ۱۵۰-۲۰۰ نفری که بعد از اعدام‌ها در بند دو بودند، تا زمان آزادی نیز با هم بودند؟ شاکی گفت زندانیان کرج را که حدود سی نفر بودند، بعد از سه ماه به یک بند فرعی بردند. بقیه را بهمن ۱۳۶۷ به زندان اوین منتقل کردند. پیش از آن‌که آنها را به اوین ببرند، زندانیان کرج را به سالن بزرگی می‌برند. گلزاری حدود صد تن از آنها را در آن‌جا می‌بیند. آنگاه می‌گوید که حمید عباسی در این سالن، از یک نفر مصاحبه می‌گرفت ‌بنام کاوه اعتمادزاده که پسر به‌آذین(محمود اعتمادزاده) حزب توده بود. آنها را به این سالن برده بودند که مصاحبه او را ‌ببینند.

دادستان از شاکی پرسید آیا در خبرهایی که در رابطه با تحقیقات از نوری می‌خواند، عکسی نیز از او دیده بود؟ او پاسخ می‌دهد دیده است. سپس دادستان حمید نوری را به شاکی نشان می‌دهد و می‌پرسد آیا این همان حمید عباسی است؟ شاکی پاسخ می‌دهد” بله، خود اوست.”

دادستان، بخشی از مصاحبه او را در فیلمی به او نشان می‌دهد که از ناصریان، لشکری و حمید به عنوان مقامات بالای زندان گوهردشت نام می‌برد. دادستان از شاکی می‌پرسد آیا منظورش از حمید، همان حمید عباسی است؟ شاکی پاسخ مثبت می‌دهد. آنگاه دادستان از او می‌پرسد پس چرا در آن فیلم از عباسی نام‌ نمی‌برد؟ گلزاری پاسخ داد که او در این فیلم نام خیلی‌ها را نمی‌برد. چون این دادگاه ویژه حمید نوری است، او سعی می‌کند همه چیز را در باره او بگوید.

دانیل مارکوس، وکیل مدافع نوری، در چند مورد به مقایسه صحبت‌های گلزاری در دادگاه و با پلیس اشاره می‌کند و تمایزاتی می‌بیند و در باره آنها از گلزاری سئوال می‌کند. او از شاکی پرسید آیا او را نیز به اتاق گاز برده‌ا‌ند و اگر برده‌اند، این اتاق در کجای زندان گوهردشت قرار دارد. شاکی پاسخ داد که او نیز در اتاق گاز بوده است. اما دو تا اتاق گاز وجود داشته است. او می‌گوید، یکی بوی گاز می‌داد و در جنب آشپزخانه بود و دیگری همان اتاقی بود که او را نیز به آنجا برده بودند. این اتاق بوی گاز نمی‌داد. پنجره نداشت و هوا در آن جریان نداشت. زندانیان بعد از مدت کوتاهی از حال می‌رفتند.

وکیل نوری به تمایزه صحبت‌های شاکی با پلیس و در دادگاه پرداخت و گفت که او به پلیس نگفته است به بند روبروی جهاد رفته است. او به پلیس گفته است که به بند یک برده شد.  شاکی پاسخ دادکه بند یک همان بند روبروی جهاد است.

وکیل مدافع نوری به شاکی گفت که او به پلیس گفته است بلافاصله بعد از انتقال ‌به بند روبروی جهاد، حمید نوری به این بند رفته و بیست نفر را با خود به “راهرو مرگ” برده است، در حالی که به دادگاه گفته است ده روز بعد از انتقا‌ل‌شان به بند روبروی جهاد، حمید نوری آن بیست نفر را برده است. رئیس دادگاه به شاکی می‌گوید این تناقض در گفته‌های او وجود دارد.

وکیل مدافع نوری در ادامه به زمان بردن مهران صمدزاده از بند روبروی جهاد توسط حمید نوری  اشاره کرد. او به شاکی گفت که او گفته است، صمدزاده را دهم مرداد برده‌اند، اما مصداقی در کتاب‌اش نوشته او را نهم مرداد برده‌اند. شاکی در پاسخ گفت او آنچه را که دیده، توضیح داده است.

وکیل مدافع نوری به چند مورد دیگر، از جمله به مورد اشراقی و شوشتری اشاره کرد و شاکی نیز به او همان پاسخ‌هایی را دادکه به دادستان داده بود. شاکی گفت که او مطمئن است اشراقی او را در اتاق”هیات مرگ” زده است و به اشتباه گفته بود شوشتری بوده است. شوشتری هم در آن‌جا بوده، اما اشراقی به بالای سر او آمده بود و او را می‌زد.

جلسه بعدی دادگاه، صبح روز پنچشنبه ۷ اکتبر ۲۰۲١ برابر با ۱۵ مهر ۱۴۰۰ خواهد بود. در این جلسه، مجید جمشیدیات از کانادا به صورت تصویری در مقابل دادگاه شهادت خواهد داد.

دیده‌بان ایران،

نهاد اجرایی بنیاد ایران تریبونال

۶ اکتبر ۲۰۲١ برابر با ۱۴ مهر ۱۴۰۰